زادروز بانوی صبر فرخنده باد
حجتالاسلام دکتر حسین سروش/ امام جماعت حسینیه ثاراله
صبر و مقاومت در برابر شدائد، یکی از دستوراتی است که در قرآن به شکل ویژهای مطرح شده است. در قرآن امر به صبر با امر به دیگر واجبات متفاوت است.
به طوری که غالباً امر به تکالیف الهی به صورت صیغه جمع مطرح میشود مانند امر به نماز «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ»، امر به روزه «کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيام»، امر به زکات «وَ آتُوا الزَّکاة»، امر به حج «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً»، امر به معروف و نهی از منکر، امر به جهاد و ... که این مطلب نشان میدهد که این اوامر جنبه عمومی دارند. اما در باب صبر اکثر تعابیری که وجود دارد، به صیغه مفرد و خطاب به شخص خاتم انبیاء(ص) است. «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ». طور/52 (و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن)
در نتیجه تکلیف صبر در قرآن، از نوع واجبات عادی و متعارف که به عموم مردم تکلیف میشود، نیست. بلکه یک وظیفه سنگینتر و بالاتر است که با این همه تأکید و اصرار و تکرار به شخص پیامبر(ص) صورت میگیرد.
پس معلوم میشود که صبر یک مسئله خاص و یک بار سنگین است و ظرفیت و توانایی ویژهای میطلبد. در قرآن این نکته مورد توجه قرار گرفته که حتی پیامبران اولوالعزم نیز در وادی صبر به مشکل بر میخورند. همانطور که حضرت موسی(ع) در همراهی با خضر(ع) نتوانست آنگونه که شایسته بود، صبوری کند. «إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً» کهف/75 (تو هرگز ظرفیت و مقام آنکه با من صبر کنی نخواهی داشت)
اما آنچه که در این آیه باید مورد توجه قرار گیرد دلیل بیصبری و عدم صبوری افراد است. خداوند در ادامه این آیه، جهل و ناآگاهی را به عنوان ریشه بیصبری معرفی میکند. «وَ کَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً»؛ کهف/68 (ای موسی! چگونه میخواهی بر چیزی که احاطه نداری و نمیدانی، صبر کنی.)
این آیه شریفه نشان میدهد که ظرفیت انسان، به میزان آگاهی و دانش اوست. هر چقدر که این آگاهی افزون شود، قهراً ظرفیت انسان هم افزایش پیدا میکند. هر چقدر که این ظرفیت افزایش پیدا کند، صبر انسان هم بیشتر میشود.
علامه طباطبایی در ذیل این آیه میفرماید: خداوند صبر را از موسی نفی کرد، به دلیل نفیِ سببِ قدرتِ او و آن به خاطر عدم احاطه، علم به حقیقت مسئله، و تأویل آن موضوع است.
یکی از شاخصههای مهم اخلاقی حضرت زینب(س) نیز همین صبوریِ منحصر به فرد ایشان است. حضرت زینب(س) در طول زندگی خود، چه در حوادث مربوط به شهادت مادر بزرگوارش که در دوران کودکی با آن مواجه شد و چه در شهادت پدرش امیرالمؤمنین و برادرش امام حسن مجتبی علیهما السلام رفتاری توأم با صبر از خود بروز داد. اما این صبوری در حادثه عاشورا و اتفاقات پس از آن به اوج خود میرسد.
به گواه تاریخ او توانست به آنچه که قرآن امر کرده بود «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» ، «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» عمل نماید. او توانست چنین نقشی داشته باشد و خودش در آرامش کامل باشد. او در مقابل شخص خلیفه که سرمست از پیروزی است، شروع به سخن گفتن میکند که «فوالله لاتمحو ذکرنا» به خدا سوگند! نمیتوانی یاد ما را محو کنی و این اثر تمام شدنی نیست.
کسی این سخن را میگوید که همه عزیزانش را از دست داده و در اسارت به گونهای است که گویا همه چیز تمام شده است. اما زینب(س) میبیند و میتواند ببیند، و چون میتواند ببیند، میتواند صبر کند. در این روزگاران نیز شاید گمشده جامعه همین صبوری همراه با آگاهی است. باید با علم و آگاهی قدم در مسیر صبر گذاشت و از خداوند مسئلت کنیم که «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرينَ» بقره/250 (گفتند: پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران یاری فرما.).
چرا که میدانیم خداوند وعده پایان تاریکیها را داده است. «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» هود / 81 (آیا صبح نزدیک نیست؟
نظر شما