تعداد بازدید: ۲۶۸۴
کد خبر: ۱۱۳۵۴
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۵ - 2021 27 November
گويند: روزی، زنی كه يتيم‌دار بود به نزد قائم مقام، صاحب كتاب منشئآت و وزير محمدشاه آمد و گفت: زنی هستم كه يتيم دارم و غذا برای فرزندان يتيم خويش می‌خواهم. 

قائم مقام نام او را پرسيد و آن زن گفت: نامم «مرجمک» است.(مرجمک در آذری به معنی عدس است)

قائم مقام، قلم به دست گرفت و نگاشت:

انباردار!

ارزنی آمد مرجمک نام، گندمگون، ماش فرستاديم نَخود آمد. برنجَش دهيد كه بِرَنج است.

به این معنی که: اگر  زنی گندم‌گون پیشَت آمد که نامش مرجمک بود، خود سر نیامده بلکه ما فرستادیمش. به او برنج دهید که در سختی و تنگدستی است.

توضیح: این مطلب از اینترنت گرفته شده و ممکن است منبع معتبری نداشته باشد ولی نشانگر ژرفای ادبیات پارسی است.
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها