ماجراهای تبعه موجاز
اَ کِ هی، شانس هم نداریم ما. کاش هینگام تصرف کابل توسط طالیبان، بی آنجا روان شده بودم و همراه بیجا شدَگان افغان، با طیارَه بی اَمریکا پناهندَه مَیشدم.
مَیپرسید چَرا؟ مَیگویم...
خدایی من خوشتیپ ترم یا این پسره ایرانی؛ سام اصغری؟
مگر این چَه داشته که بریتنی اسپیرز خوانندَه و آرتِست اَمریکایی را بی همسری بَگرفته؟ من هم مَیتوانستم مرد جَنیفر لوپز یا آنجَلینا جولی شوم.
فکرش را بَکون؛ عکسهای نجیب قوندوزی کَنار آنها چَقدر مرا معروف مَیکرد. دیگر از کندَهکاری هم نَجات پَیدا مَیکردم.
فقط یَک موشکل وجود داشت؛ اسم و فامیل بریتنی اصغری کمی بی او مَیآید، حتی مَیشود آن را تبدیل کرد بی بریتنی اَصغیرز. اما جَنیفر قوندوزی یا آنجَلینا قوندوزی اصلاً در دهان چرخَه نَمیکوند.
اصلاً شاید اینها قبول نکونند فامیل بچَهشان قوندوزی شود. در این صورت مَیشود که من فامیلم را عوض کونم؛ نجیب جولی یا نجیب لوپز؛ چَطور است؟
البته بی این راحتی هم من چَنین ایزدَواجی را قبول نَمیکونم. اگر قرار باشد کونسرت جَنیفر قوندوزی برگوزار شود، باید با حَجاب کامل و بُرقع و روبندَه بی روی صحنَه روان شود و نَظارهگران مرد و زن از هم جدا باشند.
یا این که آنجَلینا قوندوزی اگر قرار باشد در فِلم سینمایی بازی کوند، فقط من باید در آن فِلم شَوهرش باشم. اصلاً چَه معنی دارد یَک مرد دیگر نقش شَوهرش را بازی کوند؟
نجیب
نظر شما