- یعنی خاک بر سَری این مردم بی فرهنگ که ماسک بر صورت ندارند.
در حالَ توخمَه شیکستن و نَظاره کردن فُتبال جام وَلایتهای اروپا، سرم را برگرداندم تا بَبینم زولَیخا چَه مَیگوید.
- با که هستی؟
- با همین تماشاچیان بی فرهنگی که کَنار هم در ایستادیوم نشسته کردهاند و ماسک بر چهره ندارند. چَطور گفتَه مَیکونند مردمان اروپا زیاده مَیفهمند و قانون را عمل مَیکونند؟
پوست توخمَه آفتابگردان در گَلویم گیر بَکرد و بعد از چند سورفَه عمیق، گفتَه کردم:
- مثل این که اینها مودتهاست واکسین زدهاندهاااا... دیگر نیازی بی این کارها ندارند که.
چَشمان زولَیخا دایَرهای بَشد: واقعاً؟
- پس چَرا ما هنوز از این پَیک بی آن پَیک روان مَیشویم؟
- اصلاً چَرا بی راه دور و دراز روان مَیشوی؟ همین تورکیه و ارمنستان و... التماس مَیکونند و مَثال خربزه فروشیهای وُلسوالی نَیریز، کَنار سَرَک (خیابان) جار مَیزنند که واکسین، واکسین! همَه نَوعش را داریم؛ بیایید بَزنید.
- چَرا ناشوکری مَیکونی نجیب؟ در وَلایت ایران هم چند نوع واکسین ساختهاند و مدلهای دیگری هم دارند ساختَه مَیکونند.
- بلی، ساختَه مَیکونند؛ اما بی نظرم دیگر هر چَه ساختند بس است؛ نَدانم چَرا زدَه نَمیکونند؟
- خوش بی حال آن وَلایات که از این فلاکت نَجات پَیدا کردهاند.
- باورت نَمیشود زولَیخا! دیروز اربابم که در باغ برایش کندَهکاری مَیکونم و در حکومتی (فرمانداری) این وُلسوالی کار مَیکوند، گفتَه کرد: «از بالا دستور بَدادهاند بی همَه عوامل اینتخابات واکسین زدَه کونیم تا تشویق شوند.» تا مرض و صحت هم در این وَلایت سیاسی است، وضعمان سیاه مَیماند...
نجیب